عملیات هوایی گستردهای از سوی رژیم اسرائیل علیه لبنان اتفاق افتاد. ۴۰ جنگنده در ۱۳ جولای ۲۰۰۶ توانستند ظرف مدت کوتاهی ۵۴ سکوی ثابت و متحرک موشکهای فجر ۳ و ۵ را منهدم کنند، انبار مهمات در جنوب رود لیتانی نیز هدف اصابت گلولهها قرار گرفت. «دان حالوتس» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در تماس با «ایهود اولمرت» پیروزی اسرائیل در جنگ را اعلام نمود. اما یک ساعت بعد ورق برگشت و حزبالله لبنان با موشکهایی با برد ۴۰ کیلومتر شهرهای نهاریا و صفد را مورد هدف قرار داده که طی آن، دو نفر از شهرکنشینان صهیونیستی به هلاکت رسیدند. در همان روز اول حزبالله ۲۰۰ موشک بهسمت اراضی اشغالی شلیک کرد. این گونه نبرد تموز (در ایران آن را بانام نبرد ۳۳روزه میشناسیم) آغاز گردید.
برای بررسی دقیقتر ابعاد این نبرد و اطلاع از جزئیات آن با دکتر محمدمهدی شریعتمدار رایزن سابق ایران در لبنان به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
آقای دکتر، حزبالله برای آزادی اسرایش، در جولای ۲۰۰۶، عملیات «الوعد الصادق» را آغاز کرد و اسرائیل در مقابل این عملیات، به لبنان اعلام جنگ کرد. کمی درباره این عملیات توضیح دهید.
حزبالله دو سرباز صهیونیستی را در عملیات بسیار استثنایی و تاریخی توانست دستگیر و بازداشت کند. اولاً حزبالله از مدتها پیش در صدد رصد چنین موقعیتی بود. در بحث تبادل اسرا و در چانهزنی بین حزبالله و رژیم صهیونیستی اروپاییها و مشخصاً آلمانیها وساطت داشتند. حزبالله نیاز به این داشت که برای تکمیل فرایند دست به چنین عملیاتی بزند که در موقعیت مناسب این اتفاق افتاد. البته رژیم صهیونیستی این مسئله را بهانه کرد و حمله خود را آغاز نمود. طبق سخنرانیهای سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله و بعدها براساس اسناد موجود معلوم شد رژیم صهیونیستی اساساً نقشهای برای حمله به خاک لبنان داشته است و منتظر این نبود که حزبالله عملیاتی را انجام دهد تا در پاسخ به آن حمله کند. این مسئله بیشتر بهانه بود. تنها اتفاقی که افتاد این بود که عملیات حزبالله باعث تسریع در ورود رژیم صهیونیستی به خاک لبنان شد که این هم از جهاتی برای جبهه مقاومت وضعیت مطلوبی بود. برای اینکه رژیم صهیونیستی با آمادگی کامل وارد این نبرد نشد.
بعد از آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ دومین موفقیت و پیروزی جریان مقاومت این نبرد محسوب میشود. رژیمی که عادت داشت در همه جنگهای خود با ارتشهای عربی پیروز شود. این اولین بار بود که ارتش رژیم صهیونیستی ناچار به عقبنشینی در برابر نیروهای مقاومت میشد.
چرا رژیم صهیونیستی برخلاف توافق انجام شده، سه نفر از اسیران از جمله سمیر قنطار را آزاد نکرد؟ واکنش سید حسن نصرالله به این قضیه چه بود؟
فرایند مبادله اسرا ، یک فرایند طولانی بود و حزبالله همواره تأکید داشت نه تنها اسرای لبنانی بلکه حتی اسرای فلسطینی و عرب که در زندان های اسرائیل بودند آزاد شوند. در اولین دوره مبادله اسرا، اسرائیلیها گفتند سمیر قنطار و یکی دو نفر دیگر را آزاد نمیکنند. ادعای آنها این بود که اینها عملیات مسلحانه علیه مراکز و منافع رژیم صهیونیستی انجام دادند و درنتیجه آن ها مشمول این مبادله نمیشوند. حزبالله هم در دور اول مبادله اسرا این را پذیرفت اما توانست تعداد زیادی از اسیران لبنانی و عرب و همچنین اجساد شهدای لبنانی و عرب را که در عملیاتهای مختلف به شهادت رسیده بودند آزاد کند.
در مرحله دوم سمیر قنطار و شیخ عبدالکریم عبید آزاد شدند و تقریباً اسیری در داخل فلسطین اشغالی باقی نماند که مدیریت عملیات تبادل اسرا خود یک فصل جداگانهای است که باید بهصورت مجزا صحبت کرد. (هم در کتاب شیخ نعیم قاسم درباره حزبالله صحبت شده و هم در ثبت تاریخ شفاهی و خاطرات شیخ عبدالکریم عبید آمده است که علاقهمندان میتوانند به آنها مراجعه کنند.)
سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل متحد مدعی بود تعداد بسیاری از وزرای خارجه و سفیران کشورهای عربی در گفتوگو با او خواهان نابودی حزبالله توسط اسرائیل بودند.
اولاً من به این اظهارنظر سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا با دیده شک و تردید نگاه میکنم دوم اینکه باید بین مردم جهان عرب و دولتهای عربی از یک سو و بین خود دولتهای عربی از سوی دیگر تمایزی قائل شد. بدون شک بعضی از کشورهای عربی – چنانکه در یکی دو سال اخیر می بینیم- به روند عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی پیوستند و ممکن است در مورد حزبالله نیز موضع خصمانهای داشته باشند. اما در مقابل کشورهای دیگر و عموم ملتهای عرب و مسلمان طرفدار یا تأیید کننده مقاومت اسلامی یا حزبالله هستند و ما این را در جنگ ۳۳ روزه و بعد از پیروزی شاهد بودهایم. تجمعات، سخنرانی ها و اظهارات حتی اشعار و آثار ادبی که در چهارگوشه جهان عرب وجود دارد و نامگذاری فرزندان خانوادهها به نامهای نصرالله و حسن و سایر نمودهایی که ما در جهان عرب داشتیم، نشاندهنده آن است که ملتهای عربی از تحقق چنین پیروزی بر رژیم اشغالگر قدس خوشحال و شادمانند. بنابراین می توان گفت اگر بخواهیم واقعیت جهان عرب را نگاه کنیم باید به این شکل مطرح کنیم.
چرا واکنش برخی مسئولان لبنانی بهخصوص فؤاد سنیوره، نخست وزیر وقت لبنان، خلع سلاح حزبالله بود؟
دنیای سیاست دنیای صفر و صدی نیست. اولاً روز چهارم خرداد که روز آزادسازی جنوب لبنان از وجود ارتش صهیونیستی است به عنوان روز ملی گرامی داشته می شود و به دستور دولت لبنان تعطیل اعلام میشود و در برنامههای درسی مدارس و دانشگاه ها وارد شده و جزو روزهای ملی لبنان تلقی میشود. بحث مقاومت در همه بیانیههای روی کار آمدن دولتهای لبنانی آمده است؛ بنابراین اینکه گفته شود دولت لبنان مخالف بوده است، اصلاً نمیتوان این مسئله را عنوان کرد. دولت لبنان هم مانند جامعه لبنان یک دولت متکثری است، موافق و مخالف در درون دولت وجود دارد. در مورد خلع سلاح حزبالله یا مقاومت، دیدگاهی در لبنان وجود دارد که می گویند همه سلاح در دست مدیریت دولت و سازمانهای رسمی باشد ونمی تواند در اختیار یک نیروی مقاومت باشد. درنتیجه به این معنا بعضی از افراد که عمدتاً از جریانات ۱۴ مارس هستند خواستار خلع سلاح حزبالله هستند. اما برخی نیز درست به عکس آن اعتقاد دارند، این هم محل اختلاف است و هیچ گاه یک تصمیم واحد دولتی یا در سازوکارهای قانون اساسی لبنان(ریاست جمهوری ، دولت لبنان، پارلمان ) چنین تصمیمی درباره خلع سلاح حزبالله لبنان اتخاذ نشده است.
اما به عنوان یک دیدگاه آقای سنیوره یا هر فرد دیگری می تواند این دیدگاه را داشته باشد.
خانم رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا جنگ ۳۳روزه را آغاز ایجاد خاورمیانه جدید اعلام کرد. شما این مسئله را چقدر دقیق میدانید؟
بله ایشان درست گفتند. آغاز زایمان یا پیدایش خاورمیانه جدید است، اما نه خاورمیانه مبتنی بر دیدگاه های آمریکایی، بلکه خاورمیانه برآمده از کشاکش و نبرد مستمر بین دو جبهه و دو محور. نبرد محور مقاومت و محور آمریکایی- اسرائیلی- ارتجاعی که دیدیم در دو دهه اخیر در تمام جنگهایی که در منطقه به وقوع پیوسته، طرف مقابل محور مقاومت حداقل می توان گفت که نتوانسته است اهداف خود را تحقق ببخشد. اگر نگوییم که کاملاً شکست خورده است. برعکس محور مقاومت توانسته است به اصطلاح دستاوردهای خوبی را داشته باشد.
مجموعه تحولات منطقه و آینده این کشاکش میان دو محور قطعاً خاورمیانه جدیدی را ایجاد خواهد کرد که خاورمیانه عاری از دخالتهای مستقیم استعمارگران و عاری از نقش برتر رژیم صهیونیستی در منطقه خواهد بود. به این معنا که موازنه قوا در ا��ن منطقه به سود جبهه مقاومت برهم خواهد خورد.
واکنش مسئولان ایرانی در حمایت از حزبالله در عملیات «الوعدالصادق» و جنگ ۳۳ روزه چه بود؟
ایران به طور کلی حامی مقاومت اسلامی لبنان است. مطالبی که تاکنون منتشر شده است، دیدگاه و پیام های رهبر معظم انقلاب به دبیرکل حزبالله در مورد اینکه شما پیروز خواهید شد و حمایتهای معنوی و تقویت روحیه رزمندگان به خوبی روشن است.
شهید سلیمانی را که میتوان گفت به نوعی فرماندهی مشترک عملیات را با فرماندهان لبنانی به ویژه شهید عماد مغنیه داشته است که درفصلنامه مسیر به تفصیل بیان شده است.
خبرنگار: زینب اصغریان
نظر شما